در ابتدای این مراسم حجت الاسلام و المسلمین سیدهادی خسروشاهی، پژوهشگر و محقق که در زمان حیات آلاحمد با او ارتباط و دوستی داشته، درباره آشنایی خود با آلاحمد گفت: آشنایی من با جلال آلاحمد به دوران اوج نهضت ملی ایران باز میگردد که نوجوانی در تبریز بودم و به خواندن روزنامههای چپ و راست علاقه زیادی داشتم. یکی از این روزنامهها، روزنامه «شاهد» بود که جلال آلاحمد مدیر داخلی آن بود و مقالات خوبی در آن مینوشت؛ این ابتدای آشنایی ام با جلال آل احمد بود.
وی عنوان کرد: بعدها که به قم و سپس به تهران آمدم، از آیتالله طالقانی خواستم چند نفر در تهران به من معرفی کند که به سراغ آنها بروم. یکی از کسانی که ایشان معرفی کرد جلال آلاحمد بود. پیدا کردن آلاحمد سخت نبود، تلفنش را گرفتم، با او صحبت کردم و قرار دیدار گذاشتیم. پیش او هم که رفتم، او را خیلی متواضع دیدم. بعد از این، آشنایی ما به دوستی نزدیک تبدیل شد و در آنجا درباره رسالهاش با عنوان «عزاداریهای نامشروع» صحبت کردیم که چند نفر از بازاریان مومن قربتالیالله تمام نسخههای آن را خریده و آتش زده بودند. این رساله نزد من به امانت ماند تا زمانی که آیتالله خامنهای قمه زنی را تحریم و حرام اعلام کردند. من به همین بهانه مقدمهای بر آن مقاله نوشتم و در روزنامه اطلاعات چاپ چاپ کردم.
حجت الاسلام خسروشاهی در ادامه به مقاله جلال آلاحمد علیه اسرائیل و صهیونیستها اشاره کرد و گفت: انتشار این مقاله موجب تعطیلی همیشگی مجلهای شده بود، که آن را منتشر کرده بود و نایاب شده بود، اما به محض اینکه نسخهای از آن خواستم، تنها نسخه آن را به من داد و من هم بعدها این مقاله را به یک کتاب تبدیل کردم و چند ماه قبل از انقلاب از طرف انتشارات نذیر که وجود خارجی نداشت، به چاپ رسانده و به تهران فرستادیم، که در چاپ اول ۵۰۰۰ نسخه و در چاپ دوم ۵۰۰۰۰ نسخه چاپ و به فروش رسید.
خسروشاهی در ادامه گفت: بعد از انتشار کتاب «غربزدگی» مقالاتی نوشته میشد که جلال را به غربزدگی متهم میکرد. وقتی از او میخواستیم که به این مقالات جوابی بدهد، میگفت آنها میخواهند با این کار من را تحت فشار بگذارند و مجبور به اعلام جوابیه دربرابر مقالاتشان کنن، اما من این کار را نمیکنم و بعدها «در خدمت و خیانت روشنفکران» را نوشت که به نوعی پاسخی به همه آن مقالات بود.